
کشور ایران به دلایلی (داخلی و خارچی) در چند سال اخیر دچار بحران های اقتصادی بسیار زیادی شده است. بحران هایی که هر کدام می تواند هر کشوری را وارد یک جریان انقلابی کند. امروز برای شما در مورد این موضوع صحبت خواهیم کرد تا مهمترنی دلایل عدم پیشرفت اقتصادی در کشور ایران را برای شما معرفی کنیم.
چرا ایران دچار مشکلات اقتصادی زیاد شده است؟
1. تحریم ها:
فرانسه، ایالات متحده و سایر کشورها تحریم های اقتصادی سختی را علیه ایران در پاسخ به برنامه هسته ای و دیگر مسائل سیاست خارجی اعمال کرده اند. این تحریمها منجر به کاهش سرمایهگذاری خارجی، دسترسی محدود به بازارهای مالی بینالمللی، محدود شدن تجارت و ضعیفتر شدن ارز شد.
تحریم های اقتصادی اعمال شده علیه ایران توسط جامعه بین المللی، چشم انداز اقتصادی آن را با مشکل مواجه کرده و دسترسی به سرمایه گذاری خارجی و کمک های تکنولوژیکی را محدود کرده است.
2. فساد:
فساد و عدم شفافیت گریبان اقتصاد ایران را گرفته و هزینه های سرمایه ای را افزایش داده و شرکت ها را از دسترسی به فرصت های خارج از کشور باز می دارد. این امر به رکود اقتصادی کشور و همچنین بیکاری و بیکاری گسترده کمک کرده است. فساد در بخش دولتی ایران بیداد می کند و بسیاری از قراردادهای بزرگ بر اساس “اولین حضور، اولین خدمت” بدون در نظر گرفتن کارایی یا بهترین ارزش برای پول به هزینه اقتصاد منعقد می شوند.
3. ساختار حاکمیتی ناکارآمد:
ساختار حکمرانی در ایران ناکارآمد و بیهوده است که منجر به استفاده کم از منابع به دلیل بوروکراسی و تشریفات اداری می شود که مانع از اجرای سیاست های موثر یا سرمایه گذاری ها به نتایج مطلوب می شود.
4. سطوح بهره وری پایین:
سطوح پایین بهره وری به دلیل فقدان زیرساخت های کافی، اصلاحات آموزشی، نیروی کار ناکافی، و تلاش های محدود برای تنوع اقتصادی، از جمله عوامل دیگر باعث تضعیف ظرفیت تولید در هر دو اقتصاد در هر دو سطح خرد و کلان در بخش های مختلف می شود. قابلیت های تجاری
5. قوانین کار غیر منعطف:
قوانین کار غیرقابل انعطاف مانع ایجاد شغل می شود زیرا مانع از توانایی شرکت ها برای اخراج کارکنانی می شود که ممکن است به دلیل تغییر شرایط بازار در طول زمان، دیگر مهارت های لازم را نداشته باشند.
در نتیجه، به توانایی شرکت ها برای حفظ مزیت رقابتی خود در یک محیط دشوار به دلیل تغییرات تکنولوژیکی که به سرعت در سراسر جهان در حال رخ دادن است و اثرات نامشخصی که بر نیروی کار ایران از نظر ارزش/پرداخت/ارزیابی و نرخ انتقال جریان دارد، لطمه می زند.
6. تورم بالا:
تورم در ایران به دلیل پرداخت یارانه های دولتی به کالاهای اساسی، ناتوانی در دسترسی به اعتبارات خارجی و رقابت محدود بین بنگاه های داخلی، سطوح بسیار بالایی را ثبت کرده است.
7. عدم تنوع:
اقتصاد ایران به شدت وابسته به صادرات نفت باقی مانده است و آن را در برابر نوسانات قیمت و تنش های سیاسی آسیب پذیر کرده است که می تواند بر درآمدها تأثیر زیادی بگذارد.
8. زیرساختهای ضعیف:
زیرساختها در سراسر کشور ناکافی هستند، که تا حد زیادی مانع کارایی حملونقل و فعالیتهای اقتصادی در کل میشود.
9. شاخص توسعه انسانی پایین (HDI):
ایران با رتبه HDI که حتی از برخی کشورهای در حال توسعه کمتر است، از نظر آموزش، مراقبت های بهداشتی و خدمات عمومی از بسیاری از کشورهای جهان عقب است. همه اینها برای چشم انداز توسعه مضر است.
10. عدم اطمینان سیاسی:
سرعت آهسته اصلاحات و اختلافات درون رهبری سیاسی بر سر سیاست اقتصادی، محیطی را ایجاد کرده است که با عدم اطمینان و سیاستهای ترجیحی مواجه شده است که میتواند نوآوری را کاهش دهد یا رقابت با منافع تجاری ریشهدار را که مانع دیگری برای پیشرفت است، محدود کند.
11. کاهش ارزش پول:
دولت اقداماتی مانند محدودیت های ارزی را ارائه کرد که منجر به کاهش سریع ارزش پول ملی، افزایش فشارهای تورمی و در عین حال خفه کردن فرصت های رشد کسب و کار به دلیل هزینه های بالای مرتبط با عملیات تجاری در خارج از کشور یا بین استان های داخلی شد. خود ایران
12. فرار مغزها:
فرار کارگران واجد شرایطی که به دنبال افزایش چشم انداز شغلی یا امنیت در جاهای دیگر هستند، توانایی ایران را برای جلوتر ماندن از منحنی در صنایع مبتنی بر فناوری یا حوزههایی که سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه برای موفقیت ضروری است، کاهش داده است (من، بیوتکنولوژی). .
13. ضعف مدیریت سیاست های کلان اقتصادی:
ضعف مدیریت سیاست های کلان اقتصادی سیاست های پولی اجرا شده توسط بانک مرکزی اینترنتی اغلب ملاحظات اجتماعی را در هنگام توزیع وجوه از بودجه عمومی و تخصیص وام ها در نظر نمی گیرد، ایجاد عدم تعادل منطقه ای و دامن زدن به رقابت بین بخش های دولتی در مقابل بخش های خصوصی که کار را دشوارتر می کند.
کسبوکارهای خارج از تهران و سایر شهرهای بزرگ از درگیر شدن در بازارهای جدید یا بهرهمندی از جریانهای سرمایه افزایش یافته که نابرابریها و نابرابریهای منطقهای را عمیقتر میکند و بر تعداد بیشتری از مردمی که خارج از مراکز شهری زندگی میکنند نسبت به بازارهای در حال گسترش اقتصادی تأثیر میگذارد.
14. اعطای قراردادهای غیربهینه:
قراردادهای شرکت های ناکارآمد؛ همه اینها با زیرساختهای ناکافی همراه است که کارایی حملونقل را مختل میکند، همگی با شاخصهای پایین توسعه انسانی تشدید میشوند، که عملاً مانع از پیشرفت تحصیلی، خروج گسترده مهاجرت، ناشی از نگرانیها در مورد امنیت و فرصتهای شغلی در خارج از کشور، و کاهش بیضروری ارز میشود.
جمع بندی
به طور خلاصه، عوامل زیادی در عدم پیشرفت اقتصادی ایران نقش دارند، از تحریمهای اعمالشده توسط جامعه بینالمللی که مانع از سرمایهگذاری خارجی در مقیاس بزرگ میشود، تورم بالا که قیمتها را بیرحمانه بالا میبرد و در عین حال تقاضای مصرفکننده را تضعیف میکند، و فساد عمومی که مناقصه را مخدوش میکند.
ساختارهای هزینه و کاهش رقابت، فرار مغزها و انحراف منابع به دور از بخشهای کلیدی صنعتی نیازمند سرمایهگذاریهای بلندمدت مانند بیوتکنولوژی همراه با سیاستهای کلان اقتصادی برای کاهش فقر است که منجر به عدم تعادل در تمرکز به نفع کلان شهرها در مناطق روستایی میشود که منجر به بیکاری میشود. رکودها این عوامل در کنار هم توضیح می دهند که چرا ایران در دستیابی به ظرفیت های اقتصادی خود با مشکل مواجه است.